این مرد و همدستش برای اینکه ردی از خودشان به جا نگذارند، همدست دیگرشان را نیز با شلیک گلوله به قتل رسانده بودند. صبح 17 آذر ماه سال 84 با پیدا شدن اجساد 3 مرد در یک وانت سوخته در نزدیکی شهرستان سیرجان، تحقیقات پلیسی برای کشف راز این جنایت آغاز شد.
اجساد سوخته مردان غریبه به پزشکی قانونی منتقل شد و در همان بررسی‌های اولیه مشخص شد که آنها ابتدا به ضرب گلوله از پای درآمده‌اند و سپس عاملان جنایت اجساد آنها را در داخل وانت نیسان به آتش کشیده‌اند.
با این اطلاعات، یک تیم ویژه از کارآگاهان جنایی پلیس آگاهی استان کرمان وارد عمل شدند و بررسی‌های تخصصی برای شناسایی و دستگیری عاملان جنایت شروع شد. تنها سرنخی که در این مرحله از تحقیقات وجود داشت، شماره پلاک وانتی بود که اجساد قربانیان داخل آن پیدا شده بود.
بررسی‌ها نشان می‌داد که این وانت متعلق به مرد جوانی از اهالی کرمان است. تیم تحقیق به‌سرعت راهی خانه این مرد شد و به پرس و جو از اعضای خانواده او پرداخت. در جریان این تحقیقات مشخص شد که راننده وانت آخرین بار به همراه مردی افغانی به نام اکبر که در زمینه خرید و فروش مس و خاک مس فعالیت می‌کرد، راهی سیرجان شده بود تا یک محموله خاک مس را به کرمان انتقال دهد اما از همان زمان ناپدید شده و دیگر کسی او را ندیده است.
با این اطلاعات، پلیس که احتمال می‌داد یکی از اجساد پیدا شده در وانت سوخته متعلق به راننده ناپدید شده باشد، بررسی‌ها برای شناسایی اکبر را آغاز کرد اما تحقیقات نشان می‌داد که همزمان با ناپدید شدن راننده وانت، این مرد نیز ناپدید شده است. درحالی‌که ماموران با معمایی پیچیده روبه‌رو شده بودند، یکی از اعضای خانواده مرد افغانی سرنخ مهمی را در اختیار آنها قرار داد.
او به ماموران گفت: روز حادثه فردی به نام مسعود با اکبر تماس گرفت و گفت که مقدار زیادی خاک مس برای فروش دارد. اکبر هم به‌سرعت یک وانت کرایه کرد تا برای خرید خاک مس راهی سیرجان شود. او برای خرید این محموله 10 میلیون تومان تراول چک هم با خود برده بود و این احتمال وجود دارد که او و راننده وانت در دام سارقان گرفتار شده باشند.
راز مرموز
با این اطلاعات، ماموران به مهم‌ترین فرضیه پرونده دست پیدا کردند؛ اینکه عاملان جنایت به بهانه فروش خاک مس، تاجر افغانی و راننده وانت را به یک قرار صوری کشانده و سپس با کشتن آنها، پول‌هایشان را دزدیده باشند. اما هنوز یک سؤال برای تیم تحقیق بدون جواب مانده بود؛ اینکه جسد سومین مرد که داخل وانت پیدا شده، متعلق به چه کسی است.
برای کشف این راز، تحقیقات پلیسی ادامه یافت و مدتی بعد ماموران موفق شدند مسعود، یعنی همان کسی را که به بهانه فروش خاک مس با تاجر افغانی قرار گذاشته بود، دستگیر کنند. این مرد در جریان بازجویی‌ها به قتل تاجر افغان و راننده وانت اعتراف کرد و گفت: با همدستی یکی از دوستانم به نام عباس و یک مرد افغانی این نقشه را کشیدیم.
ما بعد از تماس با تاجر افغانی، به او گفتیم که مقدار زیادی خاک مس برای فروش داریم اما وقتی او و راننده وانت به محل قرار آمدند، آنها را به یک دامداری بردیم و با شلیک گلوله و ضربات چاقو به قتل رساندیم.
وی ادامه داد: بعد از سرقت 10 میلیون تومان پولی که همراه تاجر افغانی بود، به خاطر اینکه ردی از خودمان به جا نگذاریم، همدست افغانی خود را نیز به قتل رساندیم و اجساد هر سه قربانی را داخل وانت آتش زدیم و فرار کردیم.
فرار بزرگ
بعد از اعترافات مرد جوان، وی راهی زندان کرمان شد اما مدتی بعد، زمانی که ماموران در حال انتقال او از زندان کرمان به سیرجان بودند، با ایجاد یک تصادف عمدی توانست از دست آنها فرار کند.
با فرار این مرد، جست‌وجو برای دستگیری او و همدستش ادامه یافت تا اینکه چند روز قبل ماموران باخبر شدند که متهم دیگر پرونده به نام عباس در روستای محمودآباد استان کرمان مخفی شده است. به این ترتیب قاتل فراری بعد از گذشت 5 سال از جنایت دستگیر و به اداره آگاهی منتقل شد.
سرهنگ قاضی‌‌زاده، رئیس پلیس استان کرمان، با تایید این خبر به همشهری گفت: هم‌اکنون متهم دستگیر شده با قرار قانونی در بازداشت به سر می‌برد و تحقیقات درخصوص این پرونده از وی ادامه دارد.
